جشنواره

دیروز روز جالبی بود. گرچه که من هیچ امیدی به خوب بودنش نداشتم. راستش با دوتا از دوستام قرار گذاشتیم که بریم سینما فلسطین بلیت جشنواره بخریم. بالاخره بعد از هزار جور دردسر ساعت 9 چهارتا برگه ی درخواست داشتیم که شماره ی یکیش خیلی پرت بود. صف وایسادن دم سینما فلسطین ظاهرا ماجراهای تاریخی داره. از جزئیاتش بگذرین، کل قضیه در این بود که از ساعت 9 تا یه ربع به یک تو صف وایسادیم، یه کتک اساسی از بغل دستی ها خوردیم ولی در عوضش کلی حال کردیم، از بعضی ها حال گرفتیم، به یکی دو نفری هم حال دلدیم. هول نشین بابا منظورم اینه که یکی از دوستامون اومده بود، اون برگه ی اضافی رو بهش دادیم. اونم با اون برگه برای خودش و یه دوست مشترک دیگه( اه چقدر دوست نوشتم!) بلیت گرفت. تازه بی نوبت و با پارتی بازی هم فرستادیمش پایین. در کل نتیجه بخش و عالی بود. هیچ وقت فکر نمی کردم ساعت یک بتونم یکی از بهترین سانس های فرهنگ رو بگیرم. حتما سال دیگه هم می رم!!!

کلی تجربه ی خوب هم کسب کردم که ذوق زده نشین امکان نداره حالاحالاها اینجابنویسم!

خوب راستش من خیلی آدم سینما برویی نیستم ولی وسوسه ی دیدن یازده تا فیلم جشنواره که با یه بار صف وایسادن بلیتش رو با کارت دانشجویی و اپسیلون تخفیف بگیری، کم نیست. فقط بعدا که با دقت گروه ها رو نگاه کردم دیدم گروه سیاست در آیینه ی سینما همش فیلم هاییه که من خیلی دوستشون دارم. سه تاشو قبلا دیدم ولی بازم ارزش دوباره دیدن دارن. فیلم هایی مثل همه مردان رئیس جمهور،  ، مایکل کالینز، گاندی،وگ د داگ (سگ را بجنبان)، ( من عاشق این آخریم مخصوصا که داستی هافمن هم بازی می کنه)

ولی دیگه حال ندارم برم یه سری بلیت دیگه بگیرم و تازه یکی رو هم پیدا کنم که بلیتای خودموبخره.




این یادداشت مال سه شنبه است. بعد که فهمیدم اون دوستمون برای نفر سوم بلیت نگرفته حسابی جوش آوردم ولی دیگه نمی تونستم کاری بکنم.

نظرات 1 + ارسال نظر
روزبه یکشنبه 18 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 07:07 ب.ظ http://friends.blogsky.com

سلام.جشنواره چطور بود؟
به ما دیگه سر نمیزنی!
این فونت را آدم میبینه فکر میکنه تو سینما داره نوشته های پرده رو میخوانه
موفق باشی...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد